love

ساخت وبلاگ
انگارسالهاست که دلم میخواهدبمیرم،بمیرم تادوباره زنده شوم.امامرگ رانتوانسته ام زیارت بکنم.دربه دردنبال پیرمیخانه ام،شهربه شهررفتم امانبودکه نبود.هرچه بیشترمیرفتم کم ترردش راپیدامیکردم،شهربه شهر،کوچه به کوچه،خانه به خانه،امانبودونیست.تمنای مرگ کردم ازخدای خوداماسرنوشتم نمی خواست.من میخواستم بمیرم درخودتاازخودخودم خودگیری متولدشود،خودی که دیگربه ناتوانی خودقبلی ام نباشد. کسی سراغی ازان پیرمیخانه ندارد...؟؟ love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 8 آذر 1394 ساعت: 11:52

انگارسالهاست که دلم میخواهدبمیرم،بمیرم تادوباره زنده شوم.امامرگ رانتوانسته ام زیارت بکنم.دربه دردنبال پیرمیخانه ام،شهربه شهررفتم امانبودکه نبود.هرچه بیشترمیرفتم کم ترردش راپیدامیکردم،شهربه شهر،کوچه به کوچه،خانه به خانه،امانبودونیست.تمنای مرگ کردم ازخدای خوداماسرنوشتم نمی خواست.من میخواستم بمیرم درخودتاازخودخودم خودگیری متولدشود،خودی که دیگربه ناتوانی خودقبلی ام نباشد. کسی سراغی ازان پیرمیخانه ندارد...؟؟ love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 8 آذر 1394 ساعت: 11:52


مادر دلتنگتم

 

تقدیم به مادر 

 

قلمم راست بایست!

 

واژه ها ...گوش به فرمان قلم!

 

همگی نظم بگیرید

 

مودب باشید!

 

صاحب شعر عزیزی است به نام «مادر»

 

امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!

 

آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...

 

تک و تنها و غریبم!

 

تو کجایی مادر...؟!

 

آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...

 

بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...

 

آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...

 

جانِ من حرف بزن!

 

امر بفرما مادر..

 

آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...

 

کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست 

 

آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...

 

مادر ای یاد تو آرامش من...!

 

امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!

 

جانِ من زود بیا

 

بغلم کن مادر...!

 

آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...

 

گفته بودی: فرزندم! عاشق اشعار تو ام

 

ای به قربان تو فرزند..بیا دلتنگم

 

آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو...

 

مادرم...مادر خوبم

 

به خدا دلتنگم!

 

رو به رویم بِنِشینی کافیست

 

همه دنیا به کنار...

 

تو که باشی مادر!

 

دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام

 

آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو...

 

گرچه از دور ولی،دست تو را میبوسم

 

نه شعار است ،نه حرف!

 

آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو.                            

 

دلنوشته اي از امير عليپور:

 

سلام

 

سخنی با شما دوست عزیز :

 

دیروز به مادرم زنگ زدم

 

بعد از مرگش تلفن ثابت خانه اش را جمع نکردیم

 

نمی خواهم ارتباطمان قطع شود

 

هر وقت دلم هوایش را میکند بهش زنگ میزنم

 

تلفنش بوق میزند

 

بوق میزند

 

بوق میزند

 

وقتی جواب نمیدهد با خودم فکر میکنم یا برای خرید رفته بیرون یا خانه همسایه است

 

الان یک سال میشود هر وقت دلم هوایش را میکند دوباره زنگ میزنم

 

شماره بیرون را هم ندارم زنگ بزنم بگویم " به مادرم بگید بیاد خونه اش دلم براش تنگ شده "

 

دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته بیرون

 

امروز بهش زنگ بزن

 

برو پیشش

 

باهاش حرف بزن

 

یک عالمه بوسش کن

 

صورتتو بچسبون به صورتش

 

محکم بغلش کن

 

بگو که دوستش داری

 

و گرنه وقتی بره بیرون خیلی باید دنبالش بگردی

 

باور کنید بیرون شماره ندارد

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 72 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 22:47

دخــــترک خــــسته

 

 

 
درعجبم که
چرا
همچنان راه فراموش کردن یکی
خوابیدن بادیگری است

 

نوشته شده در دوشنبه یازدهم آذر 1392ساعت 18:52 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 
می ریزم..
ریز
ریز
ریز
چونان برف..
که هیچ کس ندانست تکه های خودکشیه یک ابربود..

 

نوشته شده در جمعه هشتم آذر 1392ساعت 17:55 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 
 

منم!!
پر افتاده ی پرنده ای که پرواز کرده است..

نوشته شده در جمعه هشتم آذر 1392ساعت 17:54 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 
اﮔـﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺣــــــﺮﻑ ﻭﺍﺳـﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
ﺣﺮﻓﺎﻡ ﺑـــﻪ ﺳﺎﻳﺰ ﮔﻮﺷﺖ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻩ
ﺟـــــــــــــﺭ ﻣﻴـــــﺨﻮﺭﯼ ...

 

نوشته شده در پنجشنبه سی ام آبان 1392ساعت 22:39 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 
 
اون دختر معصوم...
قديسه يک شهر،
عاشقت بود
شبي که هجوم شهوتت بکارتش را دريد
عاشقت بود
تمام لحظه هايي که هوس هايت قداستش را به تاراج ميبرد
عاشقت بود
وقتي معصومانه
براي معصوميت از دست رفته اش اشک ميريخت
عاشقت بود
وقتي فاتحانه به دردهايش ميخنديدي...
عاشقت بود
فقط نميفهمم
چرا امروز ننگ هرزگي تو سهم اوست و مهر فاحشگي روي پيشاني اش!!؟
love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 22:41

دخــــترک خــــسته

 

 

 

درعجبم که
چرا
همچنان راه فراموش کردن یکی
خوابیدن بادیگری است

 

نوشته شده در دوشنبه یازدهم آذر 1392ساعت 18:52 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 

 
می ریزم..
ریز
ریز
ریز
چونان برف..
که هیچ کس ندانست تکه های خودکشیه یک ابربود..

 

نوشته شده در جمعه هشتم آذر 1392ساعت 17:55 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 

 

 

منم!!
پر افتاده ی پرنده ای که پرواز کرده است..

نوشته شده در جمعه هشتم آذر 1392ساعت 17:54 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 

 

اﮔـﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺣــــــﺮﻑ ﻭﺍﺳـﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
ﺣﺮﻓﺎﻡ ﺑـــﻪ ﺳﺎﻳﺰ ﮔﻮﺷﺖ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻩ
ﺟـــــــــــــﺭ ﻣﻴـــــﺨﻮﺭﯼ ...

 

نوشته شده در پنجشنبه سی ام آبان 1392ساعت 22:39 توسط Elham| نظر بدهيد |
 

 

 

 

اون دختر معصوم...
قديسه يک شهر،
عاشقت بود
شبي که هجوم شهوتت بکارتش را دريد
عاشقت بود
تمام لحظه هايي که هوس هايت قداستش را به تاراج ميبرد
عاشقت بود
وقتي معصومانه
براي معصوميت از دست رفته اش اشک ميريخت
عاشقت بود
وقتي فاتحانه به دردهايش ميخنديدي...
عاشقت بود
فقط نميفهمم
چرا امروز ننگ هرزگي تو سهم اوست و مهر فاحشگي روي پيشاني اش!!؟
love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 46 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 22:36

با توام شازده پسر:
دختری که هر چیزی رو که دوست نداری میزاره کنار
دختری که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میده
دختری که وقتی تو یه جمع میرین دستت رو محکم تر میگیره
دختری که وقتی داری چیزی میگی خیره میشه تو چشمات
همونی که حاضر برات هرکاری بکنه !
مواظب این دخترا باش
خیلی کم پیدا میشه از اینا از دستشـــون نده

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 74 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 22:20

حرفهـاے زیادے بلـد نیستـم . . .

من تنهـا چشمـان تــو را دیـدم و گوشـه اے از لبخندتـ

کـ حرفهایـم را دزدیـد !!

از عشــق چیـزے نمـے دانـم

امـا دوستتــ دارم . . .

کودکانـه تـر از آنچـه فکـر کنـے !!

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 142 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 21:56

شکستم  گریه

آنقدر آهسته، که صدای شکستنم کسی را آزار ندهد

من شکستم

آنقدر آهسته

که صدای شکستنم را فقط دیوارهای اتاقم شنیدند

و

نم پس ندادند

 

صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند و

شعر پس دادند

صدای شکستنم را خدا شنید و

سکوت جواب داد

می دانی؟ اهل گریه نیستم

فقط بغض میکنم

این سخت تر از هر چیزیست

بغض داشته باشی و بخندی.

خطا  خطا  خطا  خطا  خطا  خطا  خطا  خطا 

بغض داشته باشی و درس هم بخوانی

خیالت راحت!

از درون شکستم

گفتم که

صدای شکستنم را هیچکس نفهمید.

بی حوصله  بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله بی حوصله 

.

.

برگرد.!

من براى برگشتن تو با خداهم شرط بسته ام گیج
 

.

.

.

 

نوشته می شود :زند                               راضی  راضی  راضی 

خوانده می شود :تنهائی                        قهر              

و معنای آن مرگ است              تعجب
.

.

.

.

 

ای بی وفا حالا که من لحظه به لحظه میگویم دوستت دارم

با التماس، با گریه، میگویم عاشقت هستم

پس چرا مثل قبل یادی از من نمیکنی
.

.

.

.
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است

فریاد نزن که آسمان خوشرنگ است

برگرد پرنده، دل به پرواز نبند…!

اینجا دل یک قفس برایت تنگ است

.

.

.

.
حکایت جالبیست اتاق من…

گیتار دود میکند

سیگار ساز میزند

و من

تمام میشوم
.

.

 

.

.
گاهی تنهاماندن تمرین بدی نیست زیرا درهمه حال بایدمنتظر بی وفایی بود
.

.

 

.

.
رفتم

نخواست که بمونم

صدایم نکرد

نگفت :نرو، برگرد!!

و من رفتم!

رفتم به سوی تنهایی

و انتظار شنیدن صدای او

که بگوید دوستت دارم برگرد
 

 


 

گیتار زندگی ات را به دست نامردان نده!

چون آنان آهنگ جدایی را خوب بلدن

 

 

من با خودم و این دنیا

غریبه ام

ای رفیق

تنهایم بگذار تا مانند شمعی خاموش شوم
.

.

 

.

.
مرا بی وفا خطاب می کنند میبینی ؟

اما ای کاش می گفتند من بی وفای کدام با وفا بودم
.

.

 

.

.

بی تو بودن کار من نیست تادلت نرفته برگرد

.

.

 

.

.
ای دوست از گیتار شکسته طلب ساز مکن
.

.

 

.

.
رفاقت سیگار هم مصلحتیست

پول که نداشته باشی سیگار هم تنهایت میگذارد
بی وفا بودم شکایت میکرد

باوفا شدم خیانت میکرد

مهربان شدم رهایم کرد

 

ای معنی انتظار یک لحظه بایست

دیوانه شدن بخاطرت کافی نیست!؟

برگرد، نگاهم کن و یک جمله بگو

تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست!؟

 

قهر   قهر قهر قهر قهر قهر قهر قهر قهر   قهر قهر قهر قهر     قهر قهر قهر قهر 

 

در کناری از خانه ما

اتاقیست سرد و آبی

تخت و گیتار کهنه من

عکس یک زن به دیواری

زنی زیبا روی و خندان

یار من بود او دورانی

حالا من ماندم و من

گیتار و سیگار و تنهایی

 

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 224 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 15:13

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 142 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 14:43

love...
ما را در سایت love دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : danesh danesh76 بازدید : 101 تاريخ : شنبه 28 شهريور 1394 ساعت: 14:42